دیکشنری
داستان آبیدیک
harbor master
hɑɹbəɹ mæstəɹ
فارسی
1
عمومی
::
رئیس بندر، مامور تنظیم حمل ونقل وامور بندرگاه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HAPPY IS THE COUNTRY WHICH HAS NO HISTORY
HAPPY LIFE
HAPPY MEDIUM
HAPPY STABLE COUPLES
HAPPY TO
HAPTIC
HAPTICITY
HARA KIRI
HARANGUE
HARASS
HARASSMENT
HARBINGER
HARBINGER OF THINGS TO COME
HARBOR
HARBOR AGAINST
HARBOR MASTER
HARBOR,لنگرگاه
HARBORAGE
HARBOUR
HARBOUR MASTER
HARBOURAGE
HARBOURLESS
HARD
HARD ACT TO FOLLOW
HARD AND FAST
HARD ANODIZED
HARD AS A ROCK
HARD AS NAILS
HARD AS STONE
HARD AT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید